ریحانه دان

به طرف میگن با قابلمه جمله بساز،میگه با قابلمه که جمله نمیسازند،غذا میپزند!

از پسره پرسیدم چرا موهات سیخ سیخیه؟ گفت یکیشون سفید شده بقیه به احترامش وایسادن به خدا تو زندگیم اینقد قانع نشده بودم :)

اولین روز مدرسه بود(اول ابتدایی)همه ی بچه ها گریه می کردند جز من رفتم پیش مدیر گفتم اقا ما هم باید گریه کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یکی از آشناهام زده تو کار پرورش کرم خاکی حالا یکی بخواد ازش بخره چی باید بگه ؟ سلام آقا ، کرم داری ؟؟؟؟

داداشم وقتی کوچیک بود معلم بهشون چند تا کلمه داده بود که باهاش جمله بسازن..... داداش خلاق من: دوست : دوست من سیاه است طویله : خانه ما طویله است

تا حالا دقت کردین هیچی لذت بخش تر از این نیست که تصادفی بشنوی یکی داره ازت تعریف میکنه :))))))))))

معلم : هرکی سوال بعدی منو جواب بده میتونه بره خونه . . . شاگرد کیفشو از پنجره میندازه بیرون ! معلم با عصبانیت : کی اون کیفو انداخت بیرون ؟ من بودم آقا ، خداحافظ

بچه : ببخشید خانوم معلم ... اجازه هست یک سوال بپرسم ؟ معلم : بله گلم .. بگو .. بچه : ممکنه کسی رو بخاطر کاری که انجام نداده تنبیه کنن ؟ معلم : خیر بچه : من مشقامو انجام ندادم !: ((((( بچه معلم : (((((

ممنون از نظرات خوبتون سپاس فراوان

ریحانه قنبری هستم در ریحانه دان